معرفی گروه صنعتی نورآیین گستر
ما قصه‌مون از برق و الکترونیک شروع شد، حدود ۲۵ سال پیش.
تو این سال‌ها فقط کار نکردیم — یاد گرفتیم، تجربه کردیم، و با دل و جون ساختیم.
حدود ۱۱ سال پیش، وارد دنیای روشنایی شدیم.
راه ساده‌ای نبود، اما همون اول مسیرمون رو انتخاب کردیم:
کیفیت بالا، ساخت حرفه‌ای، و تعهد به چیزی که از کارگاه بیرون می‌فرستیم.
۸ سال پیش، صدا و سیما گزارشی از ما پخش کرد؛
همون روزهایی که LED هنوز برای خیلی‌ها چیز تازه‌ای بود.
اون گزارش، شروع جدی‌تر ما بود برای ساختن چراغ‌هایی که بشه بهشون افتخار کرد — نه یه بار، همیشه.
اون زمان لامپ‌هایی تولید می‌کردیم با هیت‌سینک‌های تمام آلومینیوم دایکاست؛
قوی، مطمئن، استاندارد.
اما بازار کم‌کم رفت سمت سبک‌سازی و ارزونی — با بدنه‌های پلاستیکی و کیفیت پایین‌تر.
ما نرفتیم دنبال اون جریان.
چون اعتبار خودمون و مشتری‌مون، برای ما از هر قیمتی مهم‌تر بود.
میدونستیم اون لامپ‌ها چقدر ریسک دارن،
و نمی‌خواستیم با یه فروش ارزون،
اعتماد چندساله‌ی بین خودمون و مشتری‌هامون رو زیر سوال ببریم.
قالب‌های دایکاست رو گذاشتیم کنار،
ولی وسواس، دقت و مسئولیت‌پذیری‌مون رو نه.
امروز ۷ ساله که با تمرکز کامل روی تولید پنل‌های توکار،
داریم چیزی می‌سازیم که پشت هر چراغش، یه تعهد واقعی وایستاده.
نه برای بازارگرمی، نه برای تنوع — فقط برای کیفیتی که ارزش موندن داشته باشه.
در تمام این سال‌ها، درصد برگشتی محصولاتمون، حتی به ۱٪ هم نرسیده.
و این برای ما یعنی: هر چراغی که از کارگاهمون بیرون میره، قراره پشت یه اسم وایسته.
رضایت شما فقط یه هدف نیست؛ پشتوانه‌ی موندگاری ماست.
برای ما ساختن ی افتخاره
ما جزو اون تعداد معدود تولیدکننده‌هایی هستیم که واقعاً همه‌ی کار رو از صفر تا صد، با دستای خودمون و توی کارگاه خودمون انجام می‌دیم.
نه وابسته‌ایم، نه مونتاژکار. ساختنِ واقعی رو انتخاب کردیم، با همه‌ی سختیاش.
خیلیا رفتن سمت واردات یا راه آسون‌تر…
ولی ما وایسادیم پای ساختن.
نه چون راحته، چون دلمون نمی‌خواست اسم "تولید کننده ایرانی" فقط تو خاطره‌ها بمونه.
ما خواستیم خودمون بسازیم، با دستای خودمون، توی کارگاه خودمون.
نه فقط قطعه بچینیم، نه فقط برچسب بچسبونیم.
خواستیم وقتی یکی محصول ما رو دستش می‌گیره، یه حسی ته دلش بگه:
«اینا کار خودمونه… از همین خاک، از همین مردم.»
ما با افتخار می‌گیم:
ساختیم، جنگیدیم، زمین خوردیم، ولی بلند شدیم...
و حالا، چیزی دست مردمه که هم از جنسش مطمئنیم، هم از قیمتش، هم از دلمون که پشتشه.